"کارت بسيج"؛ پيش شرط استخدام در ادارات دولتى
مردم بسيجى نميشوند٬ حکومت بسيجى را پائين خواهند کشيد


بنا به خبر دريافتى٬ اخيرا جمهورى اسلامى قانون جديدى براى استخدام در سازمانها و ادارات دولتى وضع کرده است که استخدام متقاضى را٬ مضاف به شرايط دست و پاگير تاکنون موجود٬ منوط به داشتن "کارت بسيج" ميکند. بنا به خبر اين نامه و حکم حکومتى از جانب "بيت رهبرى" يا بارگاه سلطنت خامنه اى به حراست ادارات دولتى ارسال شده و تاکنون در سطح رسمى صدايش را درنياوردند. اما داوطلبان استخدام با آن روبرو ميشوند.

قبلا براى استخدام توقع داشتند متقاضى اسلامى باشد و اسلام را عملا در زندگيش پيش ببرد. حالا بايد کارتى داشته باشد که ظاهرا دوره اى براى بسيج خدمت کرده است. يعنى مردم جوياى کار در نهادها و ادارات دولتى اول بايد بسيجى باشند بعد فکر استخدام! يعنى از فيلتر بسيج رد شوند. مسئله به اين صورت است که متقاضى استخدام در يک اداره يا هر نهادى در مجموعه سيستم ادارى و دولتى بايد   "بسيجى فعال" باشد. يعنى عضو يکى از مراکز بسيج محله که در مساجد هست يا عضو بسيج دانش آموزى يا بسيج دانشگاهى باشد. اين کانونهاى بسيج زير نظر و تائيد ناحيه شهرى بسيج شهرستان هستند. بسيج شهرستان نيز زير نظر سپاه پاسداران است. سپاه هم زير نظر "مقام رهبرى" اداره ميشود. کسانى که دوره اى در بسيج عضو يا فعال اند٬ اين دوره از زمان خدمت سربازى آنها کسر ميشود. به قول يکى از منابع خبرى٬ برخلاف بقيه جامعه٬ اينجا در بسيج ديگر آپارتايد وجود ندارد.  زن و مرد ندارد. تازه کودک هم باشى بهتر! اينها نتوانستند شعار "ارتش بيست ميليونى" خمينى را متحقق کنند حال بدنبال بسيجيزه کرده نظام ادارى هستند.

اين قانون اگرچه منعکس کننده افکار مريض و پادرهواى صادر کنندگان آن است اما در عين حال هدفى سياسى را دنبال ميکند: اختصاص کل سيستم ادارى و مستخدمين دولتى به بسيج. يعنى صدور همان محروميت اجتماعى مشهور براى هر کسى که حاضر نيست بسيجى شود! سوال اينست مگر اينها نميدانند و حتى خودشان اعتراف نميکنند که مردم از اسلام و دين و مذهب رو برگردانده اند؟ ترديدى نيست که ميدانند. حتى ميدانند که بسيارى حاضرند گرسنه بمانند٬ قيد استخدام را بزنند٬ اما بسيجى نميشوند. در شرايطى که هر روز در کوچه و خيابان با مردم برسر رفتار و سر و  وضع غير اسلامى شان جنگ و سرکوب در جريان است٬ و عليرغم انواع سبعيت ها هنوز حريف نميشوند٬ چگونه مردم با پاى خودشان ميروند بسيجى ميشوند؟

اين حکم حکومتى تنها استيصال سياسى رژيم اسلامى را بيان ميکند. اين تلاشها نشان بن بست و گيج خوردن سيستمى است که هر روز بيشتر با اکثريت عظيم جامعه و منافع آنى و آتى اش در تناقض قرار ميگيرد. از آنجا که چنين شرطى بسادگى متحقق نميشود٬ لذا در بهترين حالت دکانى جديد خواهد بود براى اخاذى و رشوه گيرى جهت صدور کارت بسيج. همزمان هم مردم را ميچاپند و هم تلاش دارند هويت چماقدار و سرکوبگر بسيجى به آنها بدهند! اما اگر سياستهاى تاکنونى دراين مسير جواب داده اند اين يکى هم جواب ميدهد. طبقه کارگر و مردم آزاديخواه در کمين اند تا اين رژيم را بزير بکشند و بسيج و سپاه و کليه ارگانهاى سرکوبگرش را منحل کنند. مردم بسيجى نميشوند٬ حکومت بسيجى را پائين خواهند کشيد. اسلام و حکومتش در ايران رفتنى است. اين تلاشهاى مضحک بيفايده است.

مرگ بر جمهورى اسلامى
مرگ بر سرمايه دارى
آزادى٬ برابرى٬ حکومت کارگرى

حزب اتحاد کمونيسم کارگرى
١٧ شهريور ١٣٨٧ – ٧ سپتامبر ٢٠٠٨